مناجات شعبانیه قله کمال انسان
رهبر انقلاب در یادداشتی درباره «مناجات شعبانیه»، این دعا را اینگونه توصیف میکنند: «مناجات مأثورهی ماه شعبان یکی از دعاهایی است که لحن عارفانه و زبان
شیوای آن، با مضامین بسیار والا و سرشار از معارف عالییی همراه است که نظیر آن را در زبانهای معمولی و محاورات عادی نمیتوان یافت و اساساً با آن زبان قابل ادا نیست.» به مناسبت حلول ماه شعبان، با حجتالاسلام و المسلمین محمدباقر تحریری، استاد حوزه علمیه قم و مؤلف کتاب «نجوای عارفانه» (شرحی بر مناجات شعبانیه) به گفتوگو نشستیم:
یکی از اعمالی که در ماه شعبان توصیه شده است، قرائت مناجات شعبانیه میباشد که مورد تأکید ویژه بزرگان ما از جمله حضرت امام(ره) بوده است. قبل از ورود به بحث مناجات شعبانیه، درباره ماهیت و فلسفه دعا توضیح دهید.
ماهیت دعا و نجوا در درگاه الهی همان اظهار خضوع و کوچکی است. البته یک خضوع تکوینی وجود دارد که ما چه بفهمیم و چه نفهمیم، چه قبول داشته باشیم چه نداشته باشیم همه موجودات به تعبیر قرآن کریم بنده خداوند متعال هستند و در آیات متعددی تسبیح موجودات مطرح شده است. اما انسان واجد مرتبهای از خضوع و خشوع در برابر حقتعالی است که موجودات دیگر فاقد آن هستند. حتی ملائکه به خداوند متعال اظهار داشتند ما تسبیحگر و تقدیسکننده تو هستیم پس سرّ خلقت انسان چیست؟ حقتعالی فرمود: «إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ»1 یعنی من چیزی از این انسان میدانم که شما نمیدانید. به نظر بنده آن چیز همان خضوع آگاهانه است. همچنین خدای متعال در قرآن میفرماید اگر دعای شما نباشد خدا به شما اعتنایی ندارد.دعا در دو قالب ظهور پیدا میکند؛ یکی قالب لفظ، دوم قالب توجه که اصل دعا هم همین توجه است. کمال انسان این است که بداند در روابط وجودی و در شئون گوناگون با چه حقیقتی مستقلاً مرتبط است. حقیقت دعا این است و الا معنایش این نیست که حالا همواره انسان کتاب دعا باز بکند. اینکه در روایات آمده حضرت ابراهیم بسیار دعا کننده بود،به این معنا نیست که همیشه کارهایش را رها میکرد و دعا میخواند،دعاهایی هم که وارد شده برای رسیدن به حقیقت دعاست لذا ملاحظه میکنیم که از ناحیه ائمه(ع) دعاهای متعددی آمده، هرکدام هم یک زبانی دارد و برای شرایط خاص، چون انسان حالات مختلف دارد و هر کدام از اینها جایگاه خودش را دارد.
آیا انتخابات حق ماست یا تکلیفی بر عهده ما؟
در نظام دموکراتیک و مردمسالار، انتخابات، نماد مشروعیت نظام حاکم است؛ چراکه نظام حاکم بر اساس رأی همین مردم بر مسند حکومت نشسته است. حال سؤالی که مطرح میشود این است که آیا رأی دادن و شرکت در انتخابات، برای ایجاد حاکمیت، صرفا حق مردم است یا وظیفه و تکلیفی بر گردن مردم است؟ و این در حالی است که در مفهوم حق، «اختیار» و در مفهوم تکلیف، «الزام و اجبار» نهفته است.
سیاستورزی فاطمی
ما میتوانیم شدت مهربانی حضرت زهرا(س) را از شدت سیاسی بودن ایشان درک کنیم! برجستهترین ویژگی حضرت زهرا(س) ویژگی سیاسی ایشان است و ایشان در راه فعالیت سیاسی به شهادت رسید؛ نه در راه مادری یا نماز!
اگر حضرت زهرا(س) برای ما اسوه هستند، ما هم باید مثل ایشان دغدغۀ سیاسی داشته باشیم!
حضرت زهرا(س) برای رساندن اصلح به قدرت، چهل شبانه روز در خانۀ مهاجرین و انصار را زد و از آبروی خودش خود گذشتند! ولی معلوم نیست ما برای انتخاباتمان چنین حرکتی بکنیم!
شبهه و تفکربه دلیل اینکه امام زمان (عج) زندهاند، تقلید از مراجع جایز نیست! در پاكستان بعضی مردم تقليد را جایز نمیدانند و معتقدند چون امام ما زنده هست لذا ما از آن حضرت تقليد میكنيم! اینكه گفته شده بعضی از مردم تقلید را جایز نمیدانند چون معتقدند چون امام ما زنده هست و ما از آن حضرت تقلید میكنیم، حرف درستی نمیتواند باشد و تقلید در هر حال برای عامه مردم كه مجتهد نیستند و احكام خدا را از قرآن و روایات نمیتوانند به دست آورند امری لازم و واجب است و به جز آن، راه دیگری وجود ندارد زیرا انسان یا باید مجتهد باشد و یا محتاط باشد و در تمام مسائل احتیاط كند كه امری فوقالعاده شاق و دشواری است و یا مقلد باشد و از آنجایی كه اكثر مردم مجتهد نیستند و احكام و تكلیف خود را از قرآن و احادیت نمیتوانند استخراج كنند لذا وظیفه آنان تقلید است و در غیر این صورت اعمال و رفتار بدون تقلید باطل است و اما اینكه گفته شده بعضی معتقدند ما از خود امام زمان ـ علیهالسلام ـ تقلید میكنیم حرف صحیحی نمیتواند باشد زیرا از زمان ائمه مرسوم بوده است كه هر امامی در زمان خودش افراد مخصوصی داشتند كه در مسائل، مردم را به آنان ارجاع مینمودند چنانكه در حدیث مقبوله عمر بن حنظله حضرت امام صادق علیهالسلام میفرماید: «نظر كنید به كسانی از شما كه احادیث ما را نقل میكنند و حلال و حرام ما را بیان میكنند و به احكام ما آشنائی دارند، راضی باشید به آنها (حكم آنها را بپذیرید) وقتی آنها حكم ما را بیان كنند و شما از آنان نپذیرید به حكم خداوند دستورات او استخفاف ورزیدهاید و حكم ما را رد نمودهاید و ردّ بر ما ردّ بر خداوند است و ردّ بر خداوند هم شرك به ذات اقدس الهی است.»[1]
نقش ما انسان ها در جامعه امروزی برای ظهور چیست؟
ما می توانیم زمینه های ظهور را فراهم آوریم. فراهم آوردن زمینههای ظهور، از جمله شرایط ظهور به حساب میآید، و تا زمینه ظهور فراهم نشود، حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ ظهور نخواهد کرد. حال باید توجه داشت که برخی از شرایط ظهور، با گذشت تاریخ و ظلم و جور انسانها، پیشرفت علم و دانش بشری و در نتیجه آگاهی مردم دنیا و ناامید شدن مردم از نحلهها و مذهبهای بشری و حکومتهای مختلف فراهم میشود؛ و بایسته است برخی دیگر از آنها به دست ما انسانها و دوستداران آن حضرت فراهم آید. اما سؤال این است که چگونه میتوان زمینهظهور را فراهم آورد؟ برای فراهم آوردن زمینههای ظهور حضرت میتوان موارد متعددی را ذکر کرد؛
از اقتصاد صلواتی تا اقتصاد مقاومتی!!
اقتصاد مقاومتی، تجلّی حیاتِ فردی و جمعی انسانِ انقلابی در ساحتِ اقتصاد است که مبتنی بر اندیشهی انقلاب اسلامی، سیر میکند و به مجاهده میپردازد.اقتصاد مقاومتی، همزادِ انقلاب اسلامی است و شأنی است از شئونِ آن؛ در اقتصاد مقاومتی، نحوی از حیات انسان در اتمسفر و فضای کلّی اندیشه و عملِ مبتنی بر انقلاب اسلامی، شکل میگیرد و معنا مییابد.اگر بتوان در اندیشههای سیاسی و جامعهشناختیِ سدههای اخیر، سابقهای برای مفهوم «انقلاب اسلامی» یافت؛ اقتصاد مقاومتی هم در همان چارچوب قابل تعریف و تبیین خواهد بود؛ امّا حقیقت این است که در دوران معاصر و قرون منتهی به عصر تجدّد و مدرنیته، پدیدهای نظیر انقلاب اسلامی رخ نداده است.همچنانکه انقلاب اسلامی با چارچوبهای مفهومی و اندیشههای تحلیلیِ برآمده از عقلانیّتِ مدرن و متجدّد غربی، قابل فهم و شناخت نیست؛ اقتصاد مقاومتیِ برآمده از آن نیز، با علوم انسانیِ مرسوم – که همان تجدّدشناسی و بازشناسی جهانِ مدرن است – قابل فهم و شناخت و تبیین نخواهد بود.از اینرو، اقتصاد مقاومتی، معادلِ لاتین ندارد؛ همچنان که «جهاد اقتصادی» هم؛ چراکه این واژگان، در صورتی برای یک زبان، قابلیّت مفهومی و معنادهی خواهند داشت که متناسب با آن واژگان، معرفت و دانش یا گرایش و هنجار و یا رفتار و عملی در فضای کلّی فکر و فرهنگِ آن زبان وجود داشته باشد که دربارهی اقتصاد مقاومتی چنین نکتهای موضوعیّت و مدخلیّت ندارد. نمیتوان اقتصاد مقاومتی را شناخت، مگر آنکه پیش از آن، انقلاب اسلامی را شناخت.شناختِ ماهیّت اقتصاد مقاومتی، به شناختِ ماهیّت انقلاب اسلامی، وابستگی مفهومی دارد و بدون راهیابی به کُنه و حقیقت این انقلاب، دربارهی اقتصاد مقاومتی سخنگفتن، بیشتر توصیف توهّمات است تا دستیابی به حقایق.
|